- تش دل
گیاهی فصلی است، آدم فعال و پرجنب و جوش تلاش
معنی تش دل - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(تَهْ دِ/ تَ هَِ دِ)
لغت نامه دهخدا
درون دل. (ناظم الاطباء).
- از ته دل، از صمیم قلب. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : تبعیت کردم به سید خود... از روی اعتقاد و از ته دل. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 315).
در روزگار حسن سلوک تو اهل نظم
صائب شدند از ته دل مهربان هم.
صائب
- از ته دل، از صمیم قلب. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : تبعیت کردم به سید خود... از روی اعتقاد و از ته دل. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 315).
در روزگار حسن سلوک تو اهل نظم
صائب شدند از ته دل مهربان هم.
صائب
شتاب زده
هیزمی که یک سرش آتش گرفته باشد
خاکستر گرم، خاکستر زیر آتش
دود و آتش، دود آتش
آتش دهنده، کسی که به عهد آتش در خانه یا مزرعه ی کسی افکند
محلی برای خشک کردن برگ های توتون، خاکستر گرم، خاکستر زیر
شعله ی آتش
چکاوک